خبرگزاری حوزه | در اینکه حضرت زهرا (س) سنبل فضائل انسانی و دارای مقام والای معنوی و عرشی هستند هیچ جای شک و تردیدی نیست.
ایشان نمونه اعلای انسان کامل در بُعد ایمان و عبادت، در حیا و عفاف، در سخاوت و ایثار، در همسرداری و فرزند پروری و ... هستند. اما یک ویژگی خاص در حضرت زهرا (س) کمتر به آن پرداخته شده یا برجسته شده است.
این ویژگی در اواخر عمر کوتاه ایشان نمود و جلوه ی بیشتری پیدا کرد و با شهادت آن حضرت به اوج تجلی خود رسید.
شهادت حضرت زهرا (س) نه به خاطر ایمان و عباداتشان بود؛ نه به خاطر حیا و متانتشان و نه سخاوت و ایثارشان؛ بلکه پایبندی آن حضرت به امر ولایت و امامت و احساس مسئولیت ایشان در قبال جامعه، عامل اصلی شهادت ایشان شد.
اگر این ویژگی منحصر بفرد در فاطمه زهرا (س) به عنوان اولین شیعه انقلابی نبود، چه بسا عمر طولانی می کردند و اینچنین در جوانی غریبانه و مظلومانه پرپر نمی شدند.
متاسفانه شهادت حضرت زهرا (س) به ماجرای در و دیوار و آتش ختم شده و حقیقت ماجرا در لا بلای روضه ها گم می شود.
- مبارزات حضرت زهرا (س)
فاطمه زهرا (س) با فدا کردن جان خود به انسانها فهماندند نجات جامعه مهم تر از زندگی یک فرد است؛ آنهم فردی به عظمت حضرت زهرا (س)!
فاطمه زهرا (س) در قیام کوتاه، غریبانه و یک تنه خود مهر و محبت خود به بشریت را به اثبات رسانده و نشان داد برای احیاء حقائق از دست رفته باید تا پای جان مبارزه کرد.
اکنون وظیفه دوستدار و پیرو آن حضرت در این عصر اینست که هدف های خود را با این بانو همسان سازی نماید و دغدغه های خود را با دغدغه های ایشان یکی کند.
- اولین قدم در مبارزه: دعوت چهره به چهره
بعد از رحلت رسول خدا (ص)، حضرت زهرا (س) برای گرفتن حق مسلم و ضایع شده ی امام خود، شبها و روزهای متمادی به درب خانه بزرگان قبایل و انصار و مجاهدین می رفت و طلب یاری می نمود.
آیا امروز نیز چهره ولایت به همان اندازه آن روز پوشیده و غبارآلود نیست؟ آیا لازم نیست برای تمام کسانی که می توانند در جامعه تأثیرگذار باشند دعوتنامه بفرستیم و آنها را به روشنگری حقائق فراخوانیم؟
آیا برطرف کردن موانع ظهور امام این زمان با یاری طلبیدن و به صحنه آوردن خواص حاصل نمی شود؟
- قدم دوم: ایراد سخنرانی روشنگرانه در مسجد
حدود ده روز از رحلت رسول اکرم (ص) گذشته بود که فدک را از حضرت فاطمه (س) گرفتند. آن حضرت در قبال این ظلم و بی عدالتی مسلم، ساکت ننشست و بارها به همراه علی علیه السلام برای احقاق حق خود با سران حکومت صحبت نمود اما چون نتیجه ای نگرفت به مسجد رفت و خطبه غرایی ایراد نمود.
قیام برای باز پس گیری فدک، قیام برای حق شخصی نبود؛ بلکه حضرت دید که مسؤولین بی کفایت با قدرت توجیه گری قوی خود حق را باطل و باطل را حق جلوه داده اند و در این راه از جعل سخنان پیامبر (ص) بهره گرفته اند و این خطری بزرگ به شمار می رفت که به همین شیوه امامت را بگیرند.
خطبه فدکیه فریاد بر سر کسانی است که با انحراف خود، جامعه را به انحراف می کشانند.
خطبه فدک یعنی در برابر اشتباه و خطای مسئولین جامعه سکوت جایز نیست.
خطبه فدک برای همه زمانهاست؛ امروز هم حضرت زهرا (س) برای مسلمانان خطبه فدک می خواند و آنها را از قبول حرف باطل و شایعات باز می دارد و به پذیریش سخنان حق اگرچه کم جاذبه دعوت می نماید.
خطبه فدک یادآوری اهداف و دستاوردهایی است که به فراموشی سپرده شده است.
امروز لازمست تا با زبان و سخن خود پیام های خطبه فدک را در اجتماع مردم بازخوانی کنیم و به روشنگری خطاهایی بپردازیم که منجر به اتلاف حق ولایت و امامت می شود.
حضرت زهرا(س) به ما آموخت اگر امام جامعه ملزم به سکوت است، تو زبان او باش.
- قدم سوم: گریه های بیدارکننده
بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)، زهرای اطهر شب و روز در گریه به سر می برد.
خانه علی بن ابیطالب (ع) مشرف به مسجد النبی بود و صدای گریه آن حضرت را اهل مسجد می شنیدند؛ از این رو برخی به خاطر حفظ منافع خود به گریه های متوالی آن حضرت اعتراض نمودند؛ لذا ایشان به بقیع وکنار قبور شهدا می رفتند و پس از مدتی گریه و ندبه به مدینه باز می گشتند.
بدون شک این گریه ها، تنها گریه فراق پدر نبود بلکه گریه بر مظلومیت علی (ع) و گریه جهالت بشر و محرومیت او از نعمت بزرگ امامت بود.
گریه تنها ماندن امام و ولی جامعه، گریه بر سکوت و عقب نشینی مردمی که حقیقت را می فهمند اما لب فرو می بندند و از آن دفاع نمی کنند.
گریه فاطمه زهرا (س) در بیت الاحزان که روزهای متمادی به طول انجامید، گریه بیدار کردن امت اسلام بلکه تمام امت ها تا قیامت بود تا چشم خود را باز کنند و بفهمند انسان با منفعت طلبی و غفلت، چه خاکی را می تواند بر سر خود بریزد.
صدای گریه ها ی آن حضرت هنوز هم شنیده می شود. این گریه ها، گریه های عشق و محبت بهترین مادر دنیا برای فرزندانش است.
امروز هم می توان با ساده ترین ابزار به دفاع از حق و حقیقت برخاست.
- چهارمین قدم: به جای علی علیه السلام پشت در آمد
در ماجرای حمله مهاجمان به خانه حضرت علی علیه السلام، علت پاسخگویی حضرت زهرا (س) به جای امام علی (ع) چه بود؟
چرا بعد از اینکه مهاجمان به زور آتش و لگد در را باز کردند و حضرت زهرا (س) را در پشت در مصدوم و مجروح نمودند، باز هم فاطمه زهرا (س) به دفاع از علی علیه السلام به پا خاست؟
آیا جز این بود که آن حضرت خود را سپر جان امام خویش قرار داده بود؟ آیا با این عمل خود، قدر و ارزش ولایت را به مردم نشان نداد؟
در سکوت مرگباری که مردم مدینه در برابر متجاوزان حقوق اهل بیت (ع) ایجاد کرده بودند، یک زن قهرمان، تمام قد می ایستد و از امام خود محافظت می کند تا به بشریت درس های بی نظیر بدهد.
او به ما آموخت حتی اگر در راه حق تنها شدی و برای دفاع از حجت خدا همراهی نداشتی، باز هم حرکت کن و یک تنه در جامعه ای که هم رأی یا هم سوی تو نیستند بپاخیز.
حضرت زهرا (س) به قیمت شهادت خود و یتیم شدن فرزندانش و بی همسر شدن علی بن ابیطالب به پا خاست و حقیقت ولایت اهل بیت (ع) و اهمیت امامت را به مردم نشان داد.
اگر نبود قیام آن حضرت، چراغ امامت برای همیشه خاموش می ماند و امامان بعد از امام علی (ع) هم نوبت به امامتشان نمی رسید.
اکنون امام عصر ما چه یاری از ما می خواهد؟ برای برپایی حکومتش چه قدمی برداشته ایم؟ یادمان باشد قرار نیست او هم بیاید و از غربت و بی یاور بودن سر در چاه کند!
منصوره عطاری مقدم